استدلال علامه امینی و سؤالی که بی جواب ماند
زمانی علمای اهل تسنن از مرحوم علامه امینی برا ی صرف شام دعوت می کنند اما علامه امتناع می ورزد بعد از اصرار زیاد قبول می کنند و شرط می گذارند که فقط صرف شام باشد و هیچ بحثی صورت نگیرد.بعد از صرف شام یکی از علما می خواست بحث را شروع کند که علامه گفت: قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد.اما آنها گفتند برای متبرک شدن جلسه هر کس یک حدیث بگوید.نوبت به علامه رسید علامه به آن ها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید.همه قبول کردند. سپس علامه فرمود:قال رسول الله : من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه: هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. بعد همه حضار حدیث را تأیید کردند .علامه پرسید آیا فاطمه زهرا (س) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت ؟ تمام حضار حدود یک ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را زیر انداختند و یکی یکی جلسه را ترک کردند در حالی که با خود می گفتند :اگر بگوییم نمی شناخت پس باید بگوییم که فاطمه زهرا کافر از دنیا رفته و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشدو اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ( در حالی که بخاری گفته ماتت وهی ساخطه علیهما فاطمه (س) از دنیا رفت در حالی که به سختی از ابوبکر و عمر غضبناک بود.) وچون مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب (ع) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.