ایرانگردی نوروز
سی وسه پل، پلی است با 33 دهانه، 295 متر طول و 14 متر عرض بر روی زاینده رود اصفهان. این پل به نام «الله وردی خان» هم معروف است. این پل، خیابان چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا وصل می کند.
بازدید : 1,561 نفر
سی و سه پل
سی وسه پل، پلی است با 33 دهانه، 295 متر طول و 14 متر عرض بر روی زاینده رود اصفهان. این پل به نام «الله وردی خان» هم معروف است. این پل، خیابان چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا وصل می کند.
نامهای سی وسه پل
این پل را بنامهای:پل شاه عباسی – پل اللهوردیخان – پل جلفا – پل چهل چشمه – پل سی و سه چشمه خواندهاند و وجه تسمیه هر یک چنین است:1- پل شاه عباسی از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بنای آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سی و سه چشمه دارد به پل سی و سه چشمه اشتهار دارد.
تاریخچه سی و سه پل | ابهاماتی در تاریخ
سی و سه پل، بنایی مستحکم می باشد که توسط الله وردیخان اوندیلادزه گرجی، سردار مشهور شاه عباس، ساخته شده است. برخی از گرجی تبارها بر این عقیده اند که چون حروف الفبای گرجی سی و سه حرف دارد و الله وردیخان از تبار گرجی ها بوده این پل نیز سی و سه دهانه دارد اما این نظریه کاملا رد شده چرا که در ابتدا پل 40 دهانه داشته است.
ااز سوی دیگر کارشناسان عدد صد و سی و سه را مربوط به آناهیتا (الهه آب) می دانند و معتقدند این پل نیز مانند بیشتر سازه های آبی و پل ها نمادی از آناهیتا می باشد.
در زمان شاه عباس، پلان اصلی شهر اصفهان، چهار باغ بود که از دو محور عمود بر هم تشکیل می شد. سی و سه پل در امتداد یکی از این محورهای اصلی قرار گرفت تا چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا، باغ هزارجریب، عباس آباد و محله جلفا متصل کند.
تاریخچه سی و سه پل
در آن زمان این پل 40 دهانه داشت اما به مرور زمان با کشت درختان و انحراف آب بعضی از آنها متروک شدند. در سال 1330 مصطفی خان مستوفی، شهردار اصفهان، اراضی اطراف پل را آزاد می کند و پس از باز کردن مجرای عبور آب، دیواری سنگی را در سمت شمال آن می سازد که هنوز آثار آن دیده می شود.
در منابع مختلف، سال های متفاوتی را برای بنای سی و سه پل نوشته اند اما برای بررسی دقیق تر آن بهتر است به گشت و گذار کوچکی در تاریخ بپردازیم. تمامی شواهد موجود دال بر این مطلب می باشد که در سال 1018 و در زمان برگزاری جشن گلریزان در حضور شاه عباس این پل وجود داشته اما با بازگشت به سال های پیشین و بررسی اسناد به این نتیجه می رسیم که سال اتمام کار پل در منابع مختلف، یکسان نیست.
به عنوان مثال اسکندربیک ترکمان، که منشی نویسنده کتاب عالم آرای عباسی در تاریخ صفویان از زمان تاسیس این سلسله تا مرگ شاه عباس یکم می باشد در وقایع سال 1011 هجری قمری چنین آورده است:
در انتهای خیابان، باغی بزرگ و وسیع، پست و بلند، نه طبقه جهت خاص پادشاهی طرح انداخته بباغ عباس آباد موسوم گردانیدند و پل عالی مشتمل بر چهل چشمه به طرز خاص، میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل، یک چشمه به نظر در می آید، قرار دادند که بر زاینده رود بسته شده هر دو خیابان بیکدیگر اتصال یابد.
حاج میرزا حسن خان جابری انصاری، مورخ، محقق و ادیب فرزانه اصفهان نیز در تاریخ اصفهان و رِی در قسمتی از وقایع مربوط به سال 1005 هجری قمری، چنین توصیفی از اصفهان ارائه می دهد:
شاه عباس اصفهان را پایتخت دائمی خود نموده طرح عمارات عالیه انداغخ، سر درب درب قیصریه جنگ او است با ازبکان.
و در ادامه در وقایع سال 1008 هجری قمری چنین می نویسد:
شاه از هرات به اصفهان آمده و تکمیل طرح عمارات و باغات که هر یک از امراء باغی به نما خود ساخته در حواشی چهار باغ کهنه در چهار باغ بالا.
و در ادامه می گوید:
شاه عباس به اصفهان برگشت، اللهوردیخان را فرمود پل زاینده رود را با عمارات دیوانی بساخت.
وی در وقایع سال 1012 چنین می نویسد:
بنای سر درب عالی عیصریه و کاشی کاری ممتاز آن …
میرزا علینقی کمره ای متخلص به نقی و از شعرای دوره شاه عباس چنین ابیاتی را سروده است:
فلک قدر الله و یردی که قدر ز عباس شاه اندر ایام یافت
بامداد بیگ ویردی دادگر پلی کدر آغاز و انجام یافت
بسعی ملک سیرت آقا حسین بخیر العمل حسن اتمام یافت
به دست زبر دست صعب امیر چو بند امیر این بنا نام یافت
پی سال تاریخ این پل نیافت کسی خوبتر از پل اتمام یافت
سی وسه پل در سال های دور
می توان گفت که بر اساس کتاب عالم آرا پل در سال 1011 هجری قمری ساخته شده است اما در گفته های جابر انصاری تناقض وجود دارد؛ وی در قسمتی اشاره می کند که پل در همان سال 1011 هجری قمری احداث گردیده اما در قسمتی دیگر این تاریخ را مربوط به زمان صدور دستور ساخت می داند. او در قسمتی دیگر اشاره به این دارد که ساخت پل با سر در قیصریه مقارن بوده و این در حالی است در وقایع سال 1012 به ساخت سر در قیصریه اشاره کرده است.
بر اساس سروده ی نقی کمره ای هم ساخت پل امیر در سال 1005 هجری قمری انجام شده ولی تاریخ شروع آن مشخص نیست و اگر منظور از این پل همان سی و سه پل باشد، ساختن آن حداقل باید در سال 1003 هجری قمری شروع شده باشد تا در 1005 هجری قمری به پایان برسد.
در این میان نکته ی مهم این است که با توجه به احداث ساختمان عباس آباد در یک سوی زاینده رود قطعا باید پلی برای ایجاد ارتباط در آن زمان وجود داشته باشد. همچنین تاریخ ساختمان چهارباغ هم مطابق اسناد در سال 1005 هجری قمری است.
از سوی دیگر الله وردیخان که مامور ساخت پل بود، در سال 1004 هجری قمری از طرف شاه عباس اول به ایالت فارس منسوب و به اداره امور آن دیار مشغول شد و پس از آن حکومت کهگیلویه نیز به وی واگذار گردید. از مجموعه اسناد تاریخی چنین بر می آید که شاه عباس پس از استقرار به سلطنت، درصدد بوده که اصفهان را به پایتختی انتخاب کند و به همین دلیل دستوراتی را در جهت آبادانی آن صادر نمود. اعزام الله وردیخان به فارس را می توان از همین دسته دستورات دانست تا وی بتواند اقدامات عمرانی اصفهان را در نظر گیرد. بنابراین باید عمران و آبادانی این شهر بعد از تاریخ اعزام الله وردیخان پس از سال 1004 هجری قمری صورت گرفته باشد.
در اینجا باید اشاره نمود که در یکی از اسناد تاریخی، هم ساختمان پل الله وردیخان و هم آبادانی خیابان چهار باغ در 1005 هجری قمری پایان یافته و به دنبال آن تکایای چهارباغ در 1011 هجری قمری ساخته شده اند. عاقبت در سال 1025 هجری قمری تمام ساختمانهایی که از زمان شاه عباس آغاز شده بود، به پایان رسیدند.
در اینجا این سوال پیش می آید که چرا در برخی منابع گفته شده که الله وردیخان در سال 1011 هجری قمری مامور ساخت پل شده در حالی که تاریخ اتمام آن 1005 هجری قمری ذکر شده است؟ در پاسخ می توان گفت که الله وردیخان ابتدا طبقه ی زیرین پل را در سال 1005 به پایان رسانده و در سال 1011 مامور شده تا آن را تکمیل کند و طبقه ی بالا را بسازد تا به هنگام طغیان رودخانه، اخلالی در عبور و مرور پیش نیاید. احتمالا طغیان زاینده رود دلیل این تصمیم بوده و به این صورت دیگر جای شکی باقی نمی ماند.
از سوی دیگر می توان گفت که پلی که کمره ای به آن اشاره کرده در فارس بوده ولی چون در تاریخ به چنین پلی اشاره نشده به ناچار باید این پل را همان سی و سه پل دانست.
جشن نوروز درسی و سه پل
در کتاب زندگانی شاه عباس اول راجع به جشن نوروز که شاه در سال 1018 هجری در روی پل سی و سه پل برگزار کرده چنین نوشته است.
جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز دوام مییافت. گذشته از باغ نقش جهان پل اللهوردی خان را نیز آئین میبستند و چراغان میکردند. و گاه به فرمان شاه عباس بر سر پل مراسم گلریزان صورت میگرفت، و گلهای فراوان در راه شاه و همراهان او ریخته میشد. از آن جمله در سال 1018 با آنکه جشن فروردین مصادف با ماه محرم بود، به فرمان شاه هفت شبانه روز جشن نوروزی گرفتند و بر سر پل گلریزان کردند و چون مردم اصفهان در چراغان و آئین بندی هنر نمائی بسیار کرده بودند، شاه مبلغ پانصد تومان از مالیات آن سال را به ایشان بخشید.
هفت سین در سی و سه پل
جشن آبریزان یا آبپاشان
این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است. در دوره صفویه ، مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در کنار این پل صورت می گرفت . در این جشن که در 13 تیرماه هر سال برگزار می شد مردم با پاشیدن آب و گلاب روی یکدیگر در این مراسم شرکت می کرده اند.
مراسم خاج شویان
ارامنه جلفا، مراسم “خاج شویان” را نیز در محدوده همین پل برگزار می کرده اند.
در تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان درباره این پل تاریخی چنین نوشته است:
در انتهای جنوبی خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است که به نام بانی و سازنده آن خوانده میشود و در همان موقعی که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را میداده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتی به خرج میداد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادی نکرده است.
ایوانچهها و غرفههای زیبا و متناسب طرفین پل که جای نشستن اهالی و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقی مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر میباشد. نوشتهاند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سی و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادی از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجاری غرس نموده بودند به طوری که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلی متروک شود وی در سال 1330 که آقای مصطفی خان مستوفی ریاست شهرداری اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضی مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجرای عبور آب چشمهها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهای سنگی در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است.
در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانی که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مالالتجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانی تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روی ستونی بارتفاع 5 متر دیده میشود که اسبی سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده میشود.
در شمال شرقی پل یعنی اول خیابنی که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجری است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده میشود که به طرف پل جوئی و خواجو امتداد دارد.
تاورنیه سیاح فرانسوی
تاورنیه سیاح فرانسوی راجع باین پل در سفرنامه خودچنین نوشت
تاورنیه سیاح فرانسوی راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نوری آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:
پلی که در وسط خیابان تقاطع میکند موسوم به پل اللهوردیخان که بانی آن بوده است میباشند و آن را پل جلفا هم میگویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است. دو طرف آن از وسطش پستتر نیست، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلی پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروی به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایههای مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشتهاند دیده میشود، اشخاصی که میخواهند هوا خوری کنند
وقتی که خیلی گرم نباشد از بالای سقف راهروها عبور مینمایند، اما معبر معمولی از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائی به طرف رودخانه دراد که هوای لطیف و خنک از آنه داخل راهرو میشود. زمین راهرو از سطح پل خیلی بلندتر است و به توسط پله به راحتی بالای آنها میروند. فضای وسط پل مخصوص عبور گاری و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمی آب به واسطه خنکی خیلی مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصی که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده میتوان از روی آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود.
از تمام دهنههای زیر پل به واسطه درهائی که به هر چشمه گذرادهاند میتوان عبور نمود از پلکانی که در قطر پایه پل ساخته شده از روی پل به زیر چشمهها و طاقها پائین میروند و همینطور پله هائی در دو طرف دارد که به بالای مهتابی روی راهروها صعود مینمایند و عرض راه پلهها بیش از 2 تواز (4 ذرع تقریباً( است، و در دو طرف نرده و محافظی کشیدهاند که از پرت شده جلوگیری مینمایند.
بنابراین این شش معبر در روی این پل وجود دارد:یکی در وسط و چهار تا در دو طرف که عبارت است ازی زیر و بالای هراهرورهای پلکان تنگی که به زیر پل میرود حقیقتاً این پل از روی صنعت و استادی بنا شده و میتوان گفت قشنگترین صنعت و شاهکار ابنیه ایران است، اما بسی دور است از اینکه به استحکام پل نف پاریس ساخته شده باشد.
سرپرسی سایکس انگلیسی در شرحی که راجع به پل زاینده رود نوشت
سرپرسی سایکس انگلیسی در شرحی که راجع به پل زاینده رود نوشته بود گفته بود که این پل با اینکه روی به ویرانی نهاده از پل های درجه اول عالم است و اما تاورنیه تعصب ملی نگذارده که در قضاوت خود انحراف نورزد، گرچه تاورنیه در کلیه موراد نظرش ساده نبود و اغلب خواسته است بناها و یدگر آثار ایران را کوچک و پست جلوه دهد و از دیگران هم استفاده کرده که در تجلیل اصفهان غلو کردهاند.
پل اللهوردیخان
اینکه آرای مختلفی راجع به این پل نگاشته شد برای امکان استخراج نظر صحیح و صائب درباره آن بود و اینکه درستی و نادرستی نظرهائی چون نظر تاورنیه معلوم گردد. در هر حال اکنون این پل در اصفهان ممتاز و در درجه اول قرار دارد و چون از آثار باستانی به شمار میرود زیر شماره 110، به ثبت تاریخی رسیده است.
معماری سی و سه پل
معمار سی و سه پل استاد حسین بناء اصفهانی می باشد که پسرشان محمدرضا اصفهانی شاهکاری همچون مسجد شیخ لطف الله را خلق کرده است. بر خلاف اینکه معمولا پل ها در قسمت های کم عرض ساخته می شوند، وی برای ساخت این پل، عریض ترین قسمت رودخانه زاینده رود را انتخاب نمود چرا که این قسمت رودخانه در بستری کم عمق، وسیع و آرام ایجاد شده و دارای چشم اندازی تماشایی بود.
برای ساخت سی و سه پل از سه نوع مصالح عمده استفاده شده است:سنگ برای قسمت های زیرین و آجر و ملات ساروج و گچ برای قسمت های فوقانی. بر اساس نظر کارشناسانِ زمین شناسی و میراث فرهنگی، پایه و فونداسیون این پل به گونه ای ساخته شده که رطوبت، دوام و استحکام آن را افزایش می دهد و به همین دلیل است که در دراز مدت نیز، آب نمی تواند آسیبی به آن بزند.
براساس شرحی که سِر پِرسی سایکس Sir Percy Molesworth Sykes)) ژنرال، نویسنده، و جغرافیدان انگلیسی راجع به سی و سه پل و وضعیت آن در آخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری ارائه داده است، ورود به مدخل پل از یک شاهراه سنگ فرش شده ممکن بوده و در پل نیز سه معبر در سه سطح مختلف وجود داشته است.
معماری سی و سه پل
در دو طرف پل طاق نماهای سرپوشیده ای به چشم می خورد که از یک سو به رودخانه و از سوی دیگر به میان پل مشرف هستند و باعث شده اند تا معبر باریکِ مسقفی در دوسوی پل ایجاد شود. پیاده روی پل دارای 99 طاقچه است که در آنها تابلوهای نقاشی بوده و امروزه اثری از آنها دیده نمی شود. در جلوی این پل نیز مجسمه رضا شاه بر روی ستونی به ارتفاع 5 متر وجود داشته که بر اسبی سوار بوده است اما امروزه در میدان 14 اسفند قرار دارد.
طاق های پل دارای ستون هایی به ارتفاع 7 تا 9 متر هستند که سقف را سرپا نگه داشته اند و بسیار شکوهمند و مستحکم به نظر می رسند.
در ابتدا این پل، 360 متر طول و 40 چشمه (طاق بزرگ) داشته اما امروزه 33 دهانه و 14 متر عرض دارد و با 295 متر طول به عنوان طویل ترین پل زاینده رود از آن یاد می شود.
در گذشته این پل دارای 6 معبر بود که عبارت بودند از:
1- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونه ها بود.
2 و 3- دو طرف پل که از میان گالری های زیبا عبور می کرد و به پیاده رو اختصاص داشت.
4 و 5- پشت بام های گالری ها از دو طرف که دور آن نرده داشته و به هنگام طغیان زاینده رود به تفرجگاه باشکوهی تبدیل می شده است.
6- سرانجام گالری های پل به وسیله پله های ظریف به زیر پل می رسید و این مکان در مواقع کم آبی، محل عبور و مرور بود.
اما امروزه تنها دو معبر پیاده رو در آن وجود دارد؛ یکی در بالا که سقف آن آسمان است و دیگری در پایین که مسقف است و در میان پایه های مرکزی پل و به فاصله کمی از بستر رودخانه ایجاد شده است.
مصالح ساخت سی و سه پل
مصالحی که در ساخت سی و سه پل به کار رفته:
آجر در قسمت فوقانی و سنگ در طبقه تحتانی پل است. ملات ساروج و گچ برای قسمت های فوقانی
مشکلات سی و سه پل
حفرتونل مترو و خشک شدن های پی درپی زاینده رود، آنقدر به «سی و سه پل» پیله کرد تا ترک ها را به جان یکی از زیباترین پل های دوره صفوی انداخت؛ ترک ها و البته نشست زمین. «علیرضا روحانی» رئیس شورای هماهنگی سمن های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور خبر تلخ تر دیگری هم داد؛ خشکسالی ها و فرونشست های اصفهان تنها «سی و سه پل» را نشانه نرفته است بلکه به گفته او تمام پل های صفوی که روی زاینده رود زده شده اند، در معرض نشست هستند.
«شهرام امیری» مدیر امور بین الملل اداره کل میراث فرهنگی اصفهان با اشاره به عادی بودن ترک برداشتن پل های تاریخی با توجه به نوسانات آب، آب پاکی را روی دست همگان می ریزد و می گوید:«میراث می تواند در حوزه درمان فعالیت کند نه پیشگیری.»
وضعیت سی و سه پل از سایر پل های صفوی که هر ساله گردشگران زیادی از جهان را به سمت اصفهان می کشاند، بدتر است. سی و سه پل تنها از خشکسالی و قطع و وصل های فصلی آب به روی زاینده رود زخم نمی خورد. زخم کاری را ابتدا دستگاه حفر «مترو» به آن زد تا ترک ها خیلی زودتر از آنچه خشکسالی می تواند به آن زخم بزند، خود را نشان بدهد.
مترو اصفهان تا پیش ازرسیدن به سی و سه پل، بخشی از چهارباغ را خشک کرد. هشدارهای کارشناسان و تلاش های فعالان میراث فرهنگی و رسانه ها، مسببان این امر را به دادگاه کشاند اما به نتیجه ای که بتواند میراث فرهنگی را از زخم توسعه برهاند، منجر نشد. تیغ توسعه همچنان به زخمی کردن میراث صفوی ها ادامه داد.
خشکسالی در زاینده رود
در نهایت مسیر مترو در 40 متری سی و سه پل حفر شد که به گفته کارشناسان زمین را سست کرد تا نشست زمین از این ناحیه هم به تاریخ اصفهان آسیب بزند. بنابراین زیر پای «سی و سه پل» را ابتدا مترو خالی کرد اما نقشه تلخ را سدسازی ها، انتقال آب برای صنایع و… برای این پل تاریخی کشیدند.
وضعیت سی و سه پل خطرناک است
«اگر به نقشه هوایی از اصفهان و بستر زاینده رود توجه شود، مشخص می شود که این رود به صورت یک خط مستقیم در شهر جریان دارد اما به سی و سه پل که می رسد، قوس پیدا می کند.»
«تمام پل های اصفهان بویژه پل های صفوی که روی بستر زاینده رود بنا شد ه اند، زیربنای آنها روی بستر سنگی ساخته شده است. سی و سه پل تنها پلی است که روی بستر سنگی بنا نمی شود، چون می خواستند ستون فقرات اصفهان صفوی(چهارباغ عباسی و چهارباغ بالا) را بوسیله سی و سه پل بهم متصل کنند، زاینده رود را منحرف کردند تا سی و سه پل را روی بستر شنی و ماسه ای بسازند.»
برای همین صفوی ها زیر پایه های پل را به عمق 30 متر شمع کوبی کردند. اینجاست که حیات این پل به آب بستگی پیدا می کند. «ماندگاری ملات پایه های سی و سه پل به آب بستگی دارد. زمانی که آب به این ملات نمی رسد، باعث ترک خوردن پایه ها و فرونشست پل می شود.»
هشدارهایی که البته دردی از زاینده رود و پل های تاریخی اش دوا نکرد. برنج همچنان در اصفهان کشت می شود. صنایع در اصفهان نه تنها عقب نشینی نکردند که در پاسخ به اعتراض ها فاز جدید صنایع پرآب بر اصفهان به سمت چهارمحال و بختیاری رفت تا همه چیز از سرچشمه آب بخورد.حرکت ماشین های سنگین روی سی و سه پل را هم یکی از علل ترک های امروز آن می داند. عبور و مرور ماشین ها روی سی و سه پل در دهه های بعد از انقلاب متوقف شد اما نقش خودش را در ایجاد این زخم عمیق به جا گذاشت. به گفته او همه این مسائل دست به دست هم داد تا سی و سه پل از درد ترک های بی شمار به خود بپیچد، ترک هایی که آنقدر ادامه یافته که به جان دیگر پل های زاینده رود از جمله پل چوبی یا همان پل«جویی»، خواجو و… افتاده است.
آدرس:
خیابان کاوه، خیابان چهارباغ،میدان انقلاب سی و سه پل