اول زائر کربلا
اول زائر کربلا
چهل روز پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، اهل بیت ایشان برای عزاداری به کربلا وارد و در آنجا با جابربن عبدالله انصاری مواجه شدند، وی بعنوان نخستین کسی که سنت زیارت اربعین را پایهگذاری کرده شناخته میشود.یزید وقتى هوشیارى مردم شام و متوجه کراهتها نسبت به خود شد، اهل بیت را طلبید و با تظاهر به مهربانی و خود را از قتل امام(ع) تبرئه کرد.
وی اهل بیت(ع) را میان ماندن در شام و برگشتن به مدینه مخیر گرداند، اهل بیت مراجعت به مدینه را انتخاب کردند و خواستند برای شهدای عاشورا عزاداری کنند. اهل بیت جامه هاى سیاه پوشیدند و زنان هاشمیه و قرشیه و زن هاى شام دسته دسته با لباس ماتم، ناله و شیون کنان به تعزیت آمدند. مرثیه خوان آن مجلس با شکوه ام کلثوم دختر حضرت على(ع) بود.
یزید، نعمان را خواست و گفت مهیاى سفر باش و براى این زنان هرچه لازم است مهیا کن و از اهل شام مردى را که به امانت و دیانت موسوم است با جمعى از لشکر به جهت حفظ اهل بیت در خدمت ایشان بگمار و به مدینه حرکت ده، نعمان نیز چنین کرد.
خاندان عصمت زمانى که از مدینه کوچ داده مى شدند و به عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از کربلا ببر او نیز قبول کرد، چون به قبر پاک حضرت امام حسین(ع) و سایر شهدا رسیدند، دیدند جابر نیز با جماعتى از طایفه بنى هاشم و مردانى از آل پیامبر(ص) به زیارت آمده اند.
ویژه شهادت امام سجاد علیه السلام
ولادت
پنجم شعبان، زاد روز مسعود امام همام، حضرت زین العابدین است که در سال 38 ق در شهر مدینه، به دنیا آمد. او در خاندان پاک رسالت، قدم به دنیا گذاشت و جهانی از صفا، معنویت و دانش و بینش برای بشر به ارمغان آورد. او آمد تا شیفتگان عبادت و سالکان راه معرفت و خداشناسی را، از سرچشمه زلال توحید و عرفان ناب محمّدی سیراب سازد. پدرش امام حسین علیه السلام به سبب علاقه فراوانی که به پدر بزرگوارشان، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داشتند، این مولود مبارک را «علی» نام نهادند.
خانواده
پدر ارجمند امام سجاد علیه السلام حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و مادر بزرگوارشان شهربانو، دختر آخرین پادشاه ساسانی، می باشد که پس از ولادت فرزندش با فاصله ای بسیار اندک جهان را بدرود گفت. حضرت زین العابدین در دو سال پایانی دوران حکومت جدّشان، حضرت علی علیه السلام به دنیا آمدند. و همچنین در حدود ده سال از امامت عمویش حضرت مجتبی علیه السلام و ده سال هم از دوران امامت پدر بزرگوارشان، را درک کردند که این امر سبب شد سه امام راستین به پرورش و تربیت او همت گمارند و دنیایی از فضایل اخلاقی و قداست ها بپرورانند و این موقعیتی بود که برای کم تر پیشوایی واقع می شد.
شهادت امام جواد (ع) بر عموم شیعیان تسلیت باد
شهادت امام جواد علیه السلام
السلام علیک یا جوادا لائمه (علیه السلام )
امام جواد (ع) در سن 8 سالگی به مدت 16 سال امامت را بر عهده داشت و مکتب علمی، اجتماعی شیعه را جلوه خاص بخشید. شهادت آن بزرگوار پایانی است بر تلاشهای چشمگیر ایشان که عباسیان را آنچنان غافلگیر نمودکه نتوانستند حضرت را تحمل نمایند و سرانجام با توطئه معتصم به شهادت رسید.
تاریخ شهادت: 30 ذیقعده سال 220 هجری
تولد و دوران امامت ایشان:
امام محمد بن علی (ع) معروف به جواد الائمه، تقی و جواد و مکنی به ابوجعفر ثانی در دهم رجب دیده به جهان گشود . نام پدرش امام علی بن موسی الرضا (ع) امام هشتم شیعیان و مادرش خیزران میباشد.
امام محمد تقی (ع) پس از شهادت پدرش امام رضا (ع) درسال 203 قمری، مقام منیع امامت را در هشت سالگی بر عهده گرفت و آن را به راستی و درستی هدیت کرد و به مقصد عالی رسانید. مامون عباسی (هفتمین خلیفه سلسله عباسیان) پس از شهادت امام رضا (ع( از امام جواد (ع) دل جویی کرد و دخترش ام الفضل را به عقد وی درآورد.
چگونگی شهادت:
معتصم، خلیفه عباسی و جعفر، پسر مأمون، سمی را در انگور تزریق کردند و برای امفضل فرستادند. ام فضل نیز آن را در میان کاسهای گذاشت و جلو امام جواد علیهالسلام نهاد و از آن انگور بسیار توصیف کرد. سرانجام آن حضرت از انگور خورد و طولی نکشید که آثار سم را در خود احساس کرد. در همان حال امفضل پشیمان شد و گریه کرد. حضرت به او فرمود: «چرا گریه میکنی؟ اکنون گریه تو سودی ندارد. این را بدان که به سبب این جنیت، به چنان دردی مبتلا میشوی که هرگز علاج ندارد و چنان به تنگدستی افتی که جبرانپذیر نباشد». بر اثر نفرین آن حضرت، امفضل به دردی بیمار شد که همه اموالش را در راه معالجه آن مصرف کرد، ولی سودی نبخشید و با نکبت بارترین وضع به هلاکت رسید. برادرش جعفر نیز در حال مستی به چاه افتاد و جسد بیجانش را از چاه بیرون آوردند.
مرقد مطهر امام جواد علیه السلام
امام جواد علیه السلام در کنار جدش امام کاظم (ع) در مقابر قریش شهر بغداد - که امروز به آن کاظمین میگویند - دفن گردید.
دحو الارض
دحو الارض چه روزی است؟
به فرموده امیرالمؤمنین(ع) نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنجم ذی القعده بود و برای آن اعمالی چون «روزه»، «نماز» و «شبزندهداری» توصیه شده است.
صراط: «دحو الارض» مطابق با بیست و پنجم ماه ذیالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید، از این روز، بخشهایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن کرد تا کم کم به شکل یک چهارم خشکیهای امروزی درآمد.
مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد، مکان کعبه شریف و بیت الله الحرام بود.
“دَحو” به معنای گسترش است و برخی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کردهاند، منظور از «دحوالارض» (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آبهای حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فراگرفته بود، این آبها، به تدریج در گودالهای زمین جای گرفتند و خشکیها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گستردهتر شدند.
از سوی دیگر، زمین در آغاز به صورت پستیها و بلندیها یا شیبهای تند و غیرقابل سکونت بود، بعدها بارانهای سیلابی مداوم باریدند، ارتفاعات زمین را شستند و درهها گستردند، اندک اندک زمینهایِ مسطح و قابل استفاده برای زندگی انسان، کشت و زرع پدید آمد، مجموع این گسترده شدن، «دحو الارض» نامگذاری میشود.
از امیرالمومنین علیهالسلام روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست وپنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.»
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا»، به همین واقعه اشاره دارد، گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ دادهاند که اهمیت آن را دو چندان کرده است؛ از جمله:
- میلاد حضرت ابراهیم علی نبینا وآله وعلیهالسلام
- میلاد حضرت عیسی مسیح علیهالسلام
- خروج رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها و نیز تمامی همسران پیامبر(ص) نیز ایشان را همراهی میکردند.
- در روایتی نیز آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجهالشریف در همین روز قیام خواهد کرد.
اعمال شب و روز دحو الارض
*روزه: یکی از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است، در روایتی روزهاش مثل روزه هفتاد سال است و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است، هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود، از برای روزهدار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است استغفار کند، این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر شده، از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است.
* نماز: نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است، آن دو رکعت است، در وقت چاشت در هر رکعت بعد از «حمد»، پنج مرتبه «توحید» و «الشمس» بخواند و بعد از سلام نماز بخواند «لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»، پس دعا کند و بخواند «یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ» .
*دعا: خواندن این دعا است که شیخ در «مصباح» فرموده، خواندن آن مستحب است:
«اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَی کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَی أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَی یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَی طُولِ الْبِلَی إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَی وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَی وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَی مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّی تَرْضَی وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَی یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَی جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّی نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَی مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».
دهه کرامت
کرامت به معنای بزرگواری است و اصل کرامت در روایات ائمه معصوم (ع) ملاک دینداری انسان ها شناخته می شود، آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: بزرگواری مرد همان دین او است.
همچنین، از پیامبر اکرم (ص) روایت است که کرامت دوری از گناهان است. بنابر روایاتی دیگر، کرم آن است که انسان دنیا را کوچک بشمارد.
علاوه بر این، امیرالمومنین (ع) می فرمایند: هر که برای خود کرامت قائل باشد، دنیا در نظرش خوار و کوچک می شود.
پس کرامت به معنای کوچک شمردن دنیا نیز است. امیرالمومنین (ع) همچنین فرموده اند: کسی در حقیقت کرم و بخشندگی دارد که هوای نفس خود را مهار کند و به نفسش بخل بورزد.
ایشان همچنین می فرمایند: هوای نفست را مهار کن و بر آن بخیل باش که اگر کسی بر نفس بخل بورزد، حقیقت کرامت را یافته است.
برخی دیگر از روایات، وفاداری را به بزرگواری تعبیر می کنند. امیرالمومنین (ع) در این باره می فرمایند: وفاداری به پیمان ها از بزرگواری انسان است.
بنابر آنچه بیان شد، کرامت قبل از هر چیز دینداری و دوری از گناه و بخل داشتن نفس اماره و بعد کوچک شمردن دنیا را شامل می شود و از این مسیر به مقصد صبر و شکیبایی می رسد، از این رو است که امیرالمومنین (ع) می فرمایند: بزرگواری و کرامت، نیکو شکیبایی کردن است.
کسی که دنیا در مقابلش کوچک باشد شکیباییش نیز بالا می رود و این فرد نه تنها برابر مشکلات کم نمی آورد بلکه بار مشکلات دیگران را نیز بر دوش می کشد و امیرالمومنین (ع) در این باره می فرمایند: بزرگواری و کرم این است که بار دیگران بر دوش کشیده شود.
و این از دنیا شکایت نکردن نشانه کرامت است. همچنین، از اخلاق کریمان خلوص و یکرنگی است و ناخالصی از اخلاق انسان های فرومایه است.
امیرالمومنین (ع) می فرمایند: کریمان کسانی هستند که شکیباتر و پرتحمل ترند؛ همچنین ایشان می فرمایند: شتاب در عفو و گذشت از اخلاق کریمان است.
اما همان حضرت (ع) تاکید دارند اگر کسی که کریم به او کرامت کرد، بی ادب تر شد دیگر نباید با کرامت با او برخورد کرد، بلکه اهانت و بی احترامی او را درست می کند.
مثل کسانی که در فتنه 88 امام مسلمین با کرامت با آنها برخورد کرد در حالی که حکمشان اعدام بود اما وقتی سرکشی می کنند دیگر نباید با کرامت با آنها برخورد شود.
چه ارتباطی بین کرامت و سیره رضوی وجود دارد که دهه منتهی به ولادت آن حضرت (ع) دهه کرامت نام گرفته است؟
تمامی روایاتی که بیان شد از امام معصوم است و امام (ع) تا خود به آنها عمل نکند دیگران را به آن عمل دعوت نمی کند؛ حضرات معصومین (ع) به عنوان امامان کریم هم شناخته می شوند پس نخستین کرامت کنندگان اند.
در پاسخ به چرایی تقارن دهه کرامت با ایام ولادت ثامن الائمه (ع) باید گفت همه ائمه (ع) تجلیگاه اسماء الهی هستند، یعنی وقتی ایشان را رضا می نامیم این صفت تنها به امام هشتم (ع) محدود نمی شود بلکه همه ائمه (ع) به رضای الهی رضا هستند اما تجلی خاص این رضایت در زندگانی آن حضرت (ع)، ایشان را به رضا شهره کرده است چراکه حتی بسیاری از علویان متاسفانه ثامن الائمه (ع) را در پذیرش ولایت عهدی نعوذبا… متهم به دنیادوستی کردند و گفتند چرا شما به سمت مامون خبیث می روید در حالی که پدرتان در زندان پدر او بود؟!
اما ایشان با رضایت به خواست الهی هجرت کردند.
همچنین است که آن حضرت (ع) به عنوان عالم آل رسول (ص) شناخته می شوند چراکه این علم در زمان مامون و طی برگزاری مناظرات تجلی خاص یافت و مامون می کوشید علم امام (ع) را زیر سوال ببرد اما عکس این اتفاق رخ داد.
این همانند عصر امامین صادقین (ع) است که دعای مومنین مستجاب شد و امویان و عباسیان به خود مشغول بودند و فرصت برای بروز علم امامان (ع) فراهم شد تا جایی که می دانیم تنها امام ششم (ع) چهار هزار شاگرد داشته اند.
اما برای پاسخ دقیق به چرایی تقارن دهه کرامت با ایام ولادت باسعادت ثامن الائمه (ع) باید گفت کرامت و بزرگواری ایشان در مزین کردن ایران به وجود مبارکشان، اصلی ترین دلیل این نامگذاری است چراکه حضور نورانی و مقدس آن حضرت (ع) ایران را مرکز حقیقی تشیع و اسلام ناب قرار داد؛ علاوه بر این به برکت ایشان و اعتقاد به امامت آن حضرت (ع) است که شیعه اثنی عشری هویت می یابد یعنی هر کسی که به امامت ایشان معتقد باشد، شیعه عثنی عشری است
دهه کرامت
علت نامگذاری دهه کرامت چیست؟
دهه کرامت،دهه اول ماه ذیالعقده است و آغازش با ولادت حضرت معصومه(علیهالسلام) و پایانش با ولادت حضرت ابوالحسن علی بن موسیالرضا(علیه السلام) میباشد.
این دهه یادآور بسیاری از مطالب عالی و مفاهیم بلند و سازنده و ارزشمند است. دهه کرامت یادآور لطیفترین علائق و مهر و وفاهای کمنظیر یک خواهر نسبت به مقام شامخ و معنوی برادر است.
مهر و وفایی که خواهر مهربان و دلداده را به هجرت وادار نموده و غربت و بیماری و مرگ در فصل جوانی را برای او آسان کرده است.
دهه کرامت تداعی کننده عزم و قاطعیت و اراده آهنین زنان بزرگ و بانوان و الامقام و گرانقدر جهان میباشد.
تمام مفاهیم سازندهای که ما در فرهنگ اسلامی داریم در این دهه تداعی میشوند چرا که حرم حضرت معصومه و امام رضا (علیهماالسلام) کانون دعا و قرآن و نیایش و … است.
دهه کرامت یادآور تمام خوبیهاست. و یادآور جمال انسانی است.
شهادت امام صادق (ع)
امام صادق علیه السلام:
الْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَار
نیکی و خوش اخلاقی، شهرها را آباد و عمرها را زیاد می کند.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 100 ، ح 8
با پیچک خیال تو..
کوچه های مدینه هنوز هم یاد تو را دارند و داد مظلومیتت را سر میدهند. خاک بقیع، مناجاتهای شبانه ات را فریاد میزند و سنگهایش اشک خشکیده ات را به تفسیر میکشند. اینجا هنوز هم بوی کلاسهای با صفایت را دارد. هنوز هم درس و مدرسه با یاد تو شروع میشود. دیوارهای مدینه با یاد دست نوازشگر تو بر سر یتیمان، ساز یاری مینوازند و به جای بازوان پرتوانت، تکیهگاهی برای گریستن عاشقان میشوند. وقتی نسیم صبح وزیدن میگیرد، صدای «ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوة» عارفانهات به گوش میرسد
منادی هنوز هم با غمی به بلندای آسمان فریاد برمیآورد که به جرم پاسداری، پایه گذار مذهب و الگوی عدل صادق آل محمد (ص) را کشته اند… .
او که مدرس توحید مفضل بود، بعد از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بهترین ادله عقلی را به یادگار گذاشت .
آری او، امام جعفر صادق(علیه السلام)، امام عشق و آزادی، حال دیگر در بقیع همیشه خاموش، آرمیده است.
در تقویم این تاریخ پر فراز و نشیب، حزن انگیزترین روزها، روز شهادت است. آن هم در مکانی چون مدینه و در کنار قبر پیغمبر.
بیا! بیا امشب خود را در مدینه ببینیم؛ پشت پنجرههای مشبک بقیع. هواکه تاریک میگردد، مدینه روشن است. امشب در کوچه های مدینه خانه ای آتش گرفته است.
سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است. امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشکهای غربت شیعیان است و دانش، بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگهای زرین احادیث، تسلیت میگوید.